تابلو فرش دستباف تبریز پدربزرگ و نوه ها، نمایی از بازی پدربزرگی ست که با چهار نوه ی خود در حال صحبت و بازی کردن می باشد. پیرمرد با ریش های بلند و کلاهی به سر است و دو کودک را در آغوش گرفته و با پسر بچه ای که عینک طبی به چشم دارد، در حال صحبت است
تابلو فرش دستباف تبریز پیرمرد دعانویس، تصویری از زمان قدیم است که در اتاقی دو دختر جوان در کنار پیرمردی هستند که در حال نوشتن دعا برای آنان است. پائین تصویر چند پله وجود دارد و گربه ی کوچکی پائین پله ها خوابیده است
تابلو فرش دستباف تبریز تعارف پدربزرگ، پیرمرد خندانی را نشان می دهد که به مادربزرگ نوشیدنی تعارف می کند. پیک دیگری هم در کنار کوزه ی نوشیدنی بر روی میز قرار دارد و دو دختربچه خردسال که نوه ی آنان هستند هم در حال دیدن پدربزرگ و مادربزرگ خود هستند تا ببینند که مادربزرگ پیک را می گیرد یا نه
تابلو فرش دستباف تبریز دائم الخمر در آشپزخانه ای قدیمی و روستایی است که پیرمرد با لیوانی در دست، از همسرش نوشیدنی می خواهد ولی زن از دادن بیشتر نوشیدنی خودداری می کند. پیرمرد با لبخندی بر لب در حال نگاه کردن به بطری نوشیدنی است و پیرزن هم به چشم های پیرمرد نگاه می کند
تابلو فرش دستبافت تبریز بانو جوان و کبوتران، تصویری از نمای دیوار سنگی خانه ای است که در آن دختر جوانی در زیر پنجره ای که نرده های آهنی دارد، با گیسوان بلند و زیبایش ایستاده است
تابلو فرش دستبافت تبریز دختر ثروتمند و طوطی، دختر جوان و ثروتمندی را در زمان قدیم روایت می کند که در اتاق خود بر روی صندلی نشسته است و دست راستش را به سمت بالا گرفته تا طوطی بر روی آن بنشیند